روانشناسی انتقاد
به طور کلی ، روانشناسی انتقاد ، تأثیر شناختی و عاطفی انتقاد ، ویژگیهای رفتاری انتقاد و تأثیر آن در نحوه پاسخگویی افراد را بررسی می کند. روانشناسی انتقاد در درجه اول مربوط به انگیزه ، هدف یا قصد افراد برای نقد (سالم یا ناسالم) ، اهمیت انتقاد برای خود و دیگران (مثبت یا منفی) است ، اثری که انتقاد از افراد دیگر (خوب یا بد) ، نحوه واکنش مردم به یا برخورد با انتقاد (منفی یا مثبت) ، کمیت و کیفیت انتقادی که لازم است

والدین ، ​​معلمان ، حقوقدانان ، مدیران و تمداران غالباً درگیر این مسائل هستند ، زیرا این امر می تواند تفاوت زیادی در نحوه حل و فصل مشکلات ایجاد کند. هم انگیزه و هم تأثیر انتقاد می تواند منطقی باشد یا منطقی یا دلخواه نیست. وقتی روانشناسان انتقاد را نوعی رفتار انسان مورد مطالعه قرار دهند ، معمولاً آن را "بطور کلی" مطالعه نمی کنند - چنین یک مطالعه عمومی اغلب به عنوان یک نگرانی فلسفی دیده می شود. روانشناسان معمولاً آن را در شرایط و موقعیت های خاص بررسی می کنند. دلیل آن تا حدودی فنی و تا حدودی عملی است. منتقدان ممکن است فقط بخواهند کمی خصمانه را تحریک یا افشا کنند ، اما این امر می تواند آتش بس کند زیرا ممکن است افراد منتقد پاسخ بدی بدهند. واکنش شیطانی ممکن است برای منتقدان "اثبات" شود که این انتقاد توجیه شده است ، اما منتقدین برای ایجاد بدخواهی خود ، آن را به خود گرفتند. انجام آن آسان است ، اما زندگی با آن دشوار است. تمام نقطه انتقاد را می توان از دست داد - تمام آنچه اتفاق می افتد این است که بین افرادی که فقط خصومت خود را آشکار می کنند ، اختلاف نظر وجود دارد. بسیار بعید است که این مسئله به راه حل منتهی شود

قاعده اساسی روانشناختی انتقاد فرض می کند که مردم می خواهند از نقد برای دستیابی به پیشرفت استفاده کنند ، معمولاً "با حسن نیت". فرض بر این است که منتقد قصد مثبت برای بیان انتقاد دارد. این قانون ممکن است معنی چندانی نداشته باشد اگر جنگ گسترده ای صورت بگیرد که در آن مخالفان فقط سعی در تخریب و بی اعتبار کردن هدف تا حد ممکن دارندچگونه انتقاد کنیم
توانایی انتقاد چیزی است که به ندرت به طور طبیعی اتفاق می افتد. باید آموخت این مهم است که یاد بگیرید چگونه به درستی از کسی انتقاد کنید ، در غیر اینصورت برای یک مبارزه احتمالی یا یک واکنش بسیار بد از طرف شخصی که می خواهید انتقاد کنید ، باز هستید. منتقدان خوب خصوصیات متفاوتی دارند:

بینش (منتقدین باید به وضوح بدانند که چرا انتقاد می کنند)؛ نگرش (منتقدین باید از نظر عاطفی با اطمینان و از نظر اخلاقی ایمن باشند ، هم از نظر انتقاد و هم چگونگی برخورد با پاسخ به انتقاد). تحقیق (منتقدین باید مایل باشند اقتدار ، نظرات و پیش فرض های جمعیت را زیر سؤال ببرند). دانش (منتقدین برای حفظ تمامیت واقعی انتقاد خود باید موضوع انتقاد خود را بررسی کنند)؛ مهارت (منتقدان باید نوع صحیحی از انتقاد را برای یک مشکل انتخاب کنند و به کار گیرند تا نقد متعادل ، کامل و قانع کننده باشد ، بنابراین منتقدین به مهارت های استدلال کافی نیاز دارند ، تحقیق و ارتباطات)؛ یکپارچگی (منتقدین باید قبل ، در هنگام و بعد از انتقاد سازگار و صادق باشند).

این صفات از طریق تجربه دستی یاد می گیرند که در آن افراد درگیر گفتگو یا بحث و گفتگو هستند و به یکدیگر بازخورد می دهند. غالباً معلمان می توانند وظایف خاصی را برای ترغیب دانش آموزان به یادگیری این خصوصیات بسازند. اما توانایی تفکر انتقادی معمولاً به ابتکار عمل شخصی نیاز دارد. بسیاری از "منتقدان تنبلی" وجود دارند ، اما شما باید سخت تلاش کنید تا منتقد خوبی باشید. منتقد تنبل به زودی فراموش می شود ، اما یک منتقد خوب سالهاست که از یاد می رود. وقتی صحبت از انتقاد می شود ، همیشه مهم است که مسائل را به حالت تعادل نگه دارید ، نه اغراق کنید و نه خجالتی باشید. افراد می توانند خیلی مهم باشند اما آنها همچنین می توانند خیلی مهم باشند. مهم است که تعادل خوبی پیدا کنید: بیش از حد بحرانی یا کاملاً غیر منتقدان نباشید.

افرادی که بیش از حد بسیار مهم هستند و فقط بر روی روند نزولی یا محدودیت کارها متمرکز هستند ، این مشکل را به وجود می آورند که دیگران آنها را "خیلی منفی" تلقی می کنند و "نگرش سازنده" ندارند. اگر انتقاد بیش از حد وجود داشته باشد ، همه چیز را مانع می کند - مردم فقط "ضد" هستند ، اما "به جایی نمی رسد".

با این حال ، افرادی که منتقد نیستند اغلب به عنوان ساده لوح و سطحی تلقی می شوند ، هیچ بینشی ندارند ، آنها تمایل به فریب و تقلب دارند زیرا آنها با کمال میل همه چیزهایی را باور دارند که به سادگی نباید به نفع خودشان قبول کنند. اگر آنها با انتقاد بیشتری فکر می کردند ، به راحتی به آنچه دیگران می گویند یا انجام می دهند ، خدشه دار نمی شوند. وقتی روانشناسان تأثیر انتقاد را بر دیگران تحلیل می کنند ، نگران این موضوع هستند که چگونه مردم نسبت به انتقاد واکنش نشان دهند.

روانشناسی انتقاد
به طور کلی ، روانشناسی انتقاد ، تأثیر شناختی و عاطفی انتقاد ، ویژگیهای رفتاری انتقاد و تأثیر آن در نحوه پاسخگویی افراد را بررسی می کند. روانشناسی انتقاد در درجه اول مربوط به انگیزه ، هدف یا قصد افراد برای نقد (سالم یا ناسالم) ، اهمیت انتقاد برای خود و دیگران (مثبت یا منفی) است ، اثری که انتقاد از افراد دیگر (خوب یا بد) ، نحوه واکنش مردم به یا برخورد با انتقاد (منفی یا مثبت) ، کمیت و کیفیت انتقادی که لازم است

والدین ، ​​معلمان ، حقوقدانان ، مدیران و تمداران غالباً درگیر این مسائل هستند ، زیرا این امر می تواند تفاوت زیادی در نحوه حل و فصل مشکلات ایجاد کند. هم انگیزه و هم تأثیر انتقاد می تواند منطقی باشد یا منطقی یا دلخواه نیست. وقتی روانشناسان انتقاد را نوعی رفتار انسان مورد مطالعه قرار دهند ، معمولاً آن را "بطور کلی" مطالعه نمی کنند - چنین یک مطالعه عمومی اغلب به عنوان یک نگرانی فلسفی دیده می شود. روانشناسان معمولاً آن را در شرایط و موقعیت های خاص بررسی می کنند. دلیل آن تا حدودی فنی و تا حدودی عملی است. منتقدان ممکن است فقط بخواهند کمی خصمانه را تحریک یا افشا کنند ، اما این امر می تواند آتش بس کند زیرا ممکن است افراد منتقد پاسخ بدی بدهند. واکنش شیطانی ممکن است برای منتقدان "اثبات" شود که این انتقاد توجیه شده است ، اما منتقدین برای ایجاد بدخواهی خود ، آن را به خود گرفتند. انجام آن آسان است ، اما زندگی با آن دشوار است. تمام نقطه انتقاد را می توان از دست داد - تمام آنچه اتفاق می افتد این است که بین افرادی که فقط خصومت خود را آشکار می کنند ، اختلاف نظر وجود دارد. بسیار بعید است که این مسئله به راه حل منتهی شود

قاعده اساسی روانشناختی انتقاد فرض می کند که مردم می خواهند از نقد برای دستیابی به پیشرفت استفاده کنند ، معمولاً "با حسن نیت". فرض بر این است که منتقد قصد مثبت برای بیان انتقاد دارد. این قانون ممکن است معنی چندانی نداشته باشد اگر جنگ گسترده ای صورت بگیرد که در آن مخالفان فقط سعی در تخریب و بی اعتبار کردن هدف تا حد ممکن دارند.

طبقه بندی انتقاد
نقد می تواند باشد: با هدف یک شخص یا حیوان؛ با یک گروه ، اقتدار یا سازمان؛ با یک رفتار خاص؛ یا بر روی یک موضوع از هر نوع (ایده ، رابطه ، شرایط ، روند یا چیزهای مختلف) ، شخصی (شخصاً مستقیماً از شخص دیگری به شخص دیگری منتقل می شود) یا غیر شخصی (بیان دیدگاه یک سازمان و به شخصه شخصاً هدایت نمی شود) ) ، بسیار خاص و دقیق یا بسیار انتزاعی و کلی ، کلامی (بیان شده به زبان) یا غیر کلامی (که به صورت نمادین بیان شده یا با یک عمل یا رفتار بیان می شود) ،

انواع مختلفی از انتقاد را می توان به عنوان انواع بر اساس معیارهای زیر تشخیص داد: دیدگاهی که از آن انتقاد ساخته می شود ("در چه زمینه ای" ، "از کدام منظر یا از کدام منظر" انتقاد ساخته می شود)؛ محتوای انتقاد ، آنچه از آن تشکیل شده است ("آنچه" نقد است)؛ هدف ، انگیزه ، استفاده یا عملکرد انتقاد ("چرا" انتقاد ساخته می شود ، هدف آن چیست)؛ فرم انتقاد ، زبان یا رسانه بیان (که در آن "سبک" یا قالب انتقادی ارائه می شود)؛ روش انتقال ، انتقال یا ارتباط انتقاد ("چگونه" یا چگونه انتقاد منتقل می شود)؛ نوع منتقد یا منبع منتقد ("انتقاد از طرف چه کسی")؛ هدف یا موضوع انتقاد (انتقاد "از او" یا انتقاد "از آنچه")؛ متن ، مکان ، نگرش یا وضعیت انتقاد ("کجا" انتقادی است که می شود)؛ گیرنده یا مخاطب انتقاد ، در نظر گرفته شده یا غیر عمدی (انتقاد خطاب به "به کجا" یا "به چه کسی").

هنگام مواجهه با انتقاد ، مهمترین جنبه ها معمولاً این است که چه کسی انتقاد را مطرح می کند ، انتقاد راجع به چیست و چه کسی را هدف قرار داده است. اما همچنین می تواند تفاوت بزرگی را ایجاد کند که مثلاً یک انتقاد شخصاً ارتباط برقرار کند یا اینکه با یک نامه یا پیام تلفنی ارتباط برقرار کند. طبقه بندی انتقاد عمدتا مبتنی بر جنبه روانی انتقاد از کسی است. همه اینها بستگی به نحوه واکنش افراد مختلف نسبت به آن دارد. پاسخ به انتقادات می تواند در مورد مردم بسیار زیاد باشد ، بنابراین جای تعجبی ندارد که طبقه بندی بر اساس آن انجام شود. با گزینه های بیشتر برای بیان متفاوت ، انتقاد به "پیچیده تر" تبدیل شده است. سطوح اضافی انتقاد عمیق تر اغلب می تواند در زیر نمایش سطح انتقادی آزاد و قابل مشاهده از نقد یافت شود. اینها مستقیماً در دسترس نیستند زیرا به اطلاعات اضافی یا بینش معانی اضافی نیاز دارند.

انتقاد سازنده
تکنیک های انتقاد سازنده با هدف بهبود رفتار یا پیامدهای رفتار فرد در حالی که به طور عمد از حمله های شخصی و سرزنش خودداری می کنند ، هدف قرار می گیرند. این نوع انتقادات با دقت در زبانی تدوین می شود که برای شخص هدف قابل قبول باشد ، اغلب تصدیق می کنند که ممکن است خود منتقدین اشتباه باشند. از زبان توهین آمیز و زبان خصمانه پرهیز می شود و عباراتی مانند "احساس می کنم ." و "این را می فهمم ." و غیره استفاده می شود. منتقدین سازنده سعی می کنند که از قدم شخص منتقد پیروی کنند و در نظر بگیرند که اوضاع از دیدگاه آنها چگونه به نظر می رسد. برخی افراد به هیچ وجه در معرض انتقاد قرار ندارند ، حتی سازنده هم نیستند. همچنین یک هنر برای انتقاد واقعاً سازنده وجود دارد: اهداف نیکوکار نه شرط لازم و نه شرط کافی برای نقد سازنده است ، زیرا فرد می تواند اهداف خوبی داشته باشد اما نتایج بد ، یا اهداف خود محور اما نتایج معقول داشته باشد. همانطور که از نام این مقاله پیداست ، ایده اصلی و اصلی این است که انتقاد باید در جهت ایجاد ، ایجاد یا بهبود وضعیتی باشد که عموماً با زبان خصمانه یا حملات شخصی مختل می شود. همچنین یک هنر برای انتقاد واقعاً سازنده وجود دارد: اهداف نیکوکار نه شرط لازم و نه شرط کافی برای نقد سازنده است ، زیرا فرد می تواند اهداف خوبی داشته باشد اما نتایج بد ، یا اهداف خود محور اما نتایج معقول داشته باشد. همانطور که از نام این مقاله پیداست ، ایده اصلی و اصلی این است که انتقاد باید در جهت ایجاد ، ایجاد یا بهبود وضعیتی باشد که عموماً با زبان خصمانه یا حملات شخصی مختل می شود. همچنین یک هنر برای انتقاد واقعاً سازنده وجود دارد: اهداف نیکوکار نه شرط لازم و نه شرط کافی برای نقد سازنده است ، زیرا فرد می تواند اهداف خوبی داشته باشد اما نتایج بد ، یا اهداف خود محور اما نتایج معقول داشته باشد. همانطور که از نام این مقاله پیداست ، ایده اصلی و اصلی این است که انتقاد باید در جهت ایجاد ، ایجاد یا بهبود وضعیتی باشد که عموماً با زبان خصمانه یا حملات شخصی مختل می شود. اهداف نیک نیک نه شرط لازم و نه شرط کافی برای انتقاد سازنده است ، زیرا فرد می تواند اهداف خوبی داشته باشد اما نتایج بد داشته باشد ، یا اهداف خود محور باشد بلکه نتایج کافی داشته باشد. همانطور که از نام این مقاله پیداست ، ایده اصلی و اصلی این است که انتقاد باید در جهت ایجاد ، ایجاد یا بهبود وضعیتی باشد که عموماً با زبان خصمانه یا حملات شخصی مختل می شود. اهداف نیک نیک نه شرط لازم و نه شرط کافی برای انتقاد سازنده است ، زیرا فرد می تواند اهداف خوبی داشته باشد اما نتایج بد داشته باشد ، یا اهداف خود محور باشد بلکه نتایج کافی داشته باشد. همانطور که از نام این مقاله پیداست ، ایده اصلی و اصلی این است که انتقاد باید در جهت ایجاد ، ایجاد یا بهبود وضعیتی باشد که عموماً با زبان خصمانه یا حملات شخصی مختل می شود.

بعضی اوقات مردم از انتقاد یا ترس از انتقاد می ترسند. انتقاد می تواند "همه دکمه های اشتباه" را فشار دهد. تهدید انتقاد می تواند برای سکوت مردم یا جلوگیری از انجام آنها کافی باشد. بنابراین اعتماد به نفس می تواند نقش مهمی در انتقاد داشته باشد - انتقاد از اعتماد به نفس و اعتماد به نفس برای مواجهه با انتقاد. اگر احساسات مردم به درستی مورد توجه قرار نگیرند ، انتقاد می تواند ناموفق باشد ، حتی اگر دارای نیت نیک یا منطقی باشد. بنابراین ، انتقاد اغلب به عنوان "هنر" تلقی می شود ، زیرا مربوط به بینش انسان است ، " روانشناسی انتقاد به مطالعه اشکال ناسالم انتقاد و روشهای ناسالم پاسخ به انتقاد اشاره دارد. روانشناسان غالباً آنها را با دسته خاصی از اختلالات روانی ، به ویژه اختلالات شخصیت مرتبط می سازند.

با این حال ، انتقاد سازنده ، راهی عالی برای ابراز نظر شما بدون ایجاد "آسیب" است.

تحقیق د مورد علم مرموز روانشناسی و تاثیر آن در زندگی

تحقیق در مورد موثرترین روش انتقاد در جامعه امروزی

تحقیقی در مورد نژادپرستی و تعریف آن

تحقیق در مورد اعتماد به نفس و عزت نفس

مقاله خاطرات زندگینامه: شعر و حقیقت

دانلود پروژه های تحقیقی با محتوای با کیفیت

تحقیق درباره داروهای خانگی و تأثیر تغذیه کننده یا زیبایی بر موهای انسان.

، ,انتقاد ,یک ,تواند ,ایجاد ,اهداف ,می شود ,می تواند ,است که ,داشته باشد ,است ، ,برای انتقاد واقعاً ,انتقاد واقعاً سازنده ,دارد اهداف نیکوکار ,نتایج معقول داشته

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

golhayesajjad آپشن خودرو | گندم کار وبلاگ تدریس سید علی انصاریان alitala فروشگاه 01 سایت رسمی الهه فاخته مقالات اجتماعی و حقوقی دکتر پویا منصفی تی‌لِم گلچین جذابترین و بهترین ها در اینترنت shabnamkhialc